همانگونه که به یاد دارید در شمارۀ قبل دربارۀ اختلال بیش فعالی (کمتوجهی در کودکان) سخن گفتیم. در این شماره دربارۀ این اختلال در بزرگسالان، علایم و علل و ضرورت درمان آن صحبت می کنیم و در شماره های بعد به ارتباط آن با سایر اختلالات و یا نشانه هایی از مشکلات اعصاب و روان مانند اختلالات شخصیت بپردازیم.
در گذشته تصور بر این بود كه اختلال كم توجهی/ بیش فعالی (ADHD) نوعی اختلال كودكی است كه در نتیجۀ تأخیر در رشد كنترل تكانه ایجاد شده و تا دورۀ نوجوانی بهبود می یابد. ولی در چند دهۀ اخیر بزرگسالان مبتلا به این اختلال شناسایی شده و به نحو موفقیت آمیزی درمان شده اند . تحقیقات بلندمدت نشان داده است که تا 60درصد از كودكان بیش فعال در دوران بزرگسالی هم دچار عوارض مستمر ناشی از علایم خواهند بود.
سبب شناسی
تحقیقات ژنتیك، بررسی دوقلوها و مطالعات خانوادگی حاکی از آن است که ADHD عمدتاً به صورت ژنتیكی منتقل می شود. مطالعات مبتنی بر تصویربرداری مغز حاکی از آن است که در بزرگسالان دچار ADHD، سوخت و ساز گلوكز در ناحیۀ جلوپیشانی یا پره فرونتال كمتر از بزرگسالان بدون ADHD است.
معمولا در آغاز نوجوانی از شدت علایم کاسته می شود و كمتر به چشم می آید، هرچند نیمی از مبتلایان علایم خود را در بزرگسالی نیز حفظ می كنند و این حالت می تواند در عملكرد ذهنی و بهرۀ هوشی آنها اثر منفی بگذارد. این اختلال در بزرگسالان علایم باقیماندهای دارد که عبارت است از تكانشگری و كمبود توجه (مانند اشكال در سازماندهی، ناتوانی در تكمیل كارها، ناتوانی در تمركز، افزایش حواسپرتی و تصمیم گیریهای ناگهانی بدون توجه به پیامدهای آنها)
شیوع
به طور کلی حدود دوسوم کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی بیش فعالی در بزرگسالی همچنان از درجاتی از این اختلال رنج می برند. شیوع ADHD در بزرگسالان بین 5/2 تا 3/4درصد برآورد شده است.
تظاهرات بالینی
برای درک بهتر علایم این اختلال در بزرگسالان به ذکر یک مثال می پردازیم:
آقای الف 50ساله، تاجر و صاحب 3 فرزند به اتفاق همسرش به پزشک مراجعه کرد. همسرش می گوید که آقای الف بسیار عصبی، کمتحمل، تکانشی، پرخاشگر و فراموش کار است و دائماً حواسش پرت می شود. پسر آقای الف مبتلا به اختلال بیش فعالی-کم توجهی است. آقای الف در دوران مدرسه دانش آموز نسبتاً ضعیفی بوده است. او از نظر رفتاری و نیز از نظر اجتماعی مشکلی نداشته، ولی از نظر درسی ضعیف بوده است. با ورود به بازار کار او مرتباً از یک شغل به شغل دیگر تغییر مسیر می داد. به زودی او دریافت که دوست دارد خودش به تجارت بپردازد، چرا که تمایل نداشت تحت نظارت شخص دیگری کار کند.
با پیشرفت کسب و کار هیچ وقت ازاحساس خستگی شکایتی نداشته است، زیرا معتقد بود تجارت او را تغییر داده است. هنوز هم آقای الف از کارهای دفتری و نوشتنی و شرکت در سخنرانی های طولانی و مانند آن متنفر است. آقای الف قبل از ازدواج، دارای روابط متعدد دوستان بوده که کوتاه مدت و ناپایدار بوده است.ازدواج او پایدار بوده، ولی این زوج همچنان مشاجره دارند و همین امر علت مراجعۀ همسرش به پزشک بوده است.
او آشنایان زیادی دارد، ولی دوست صمیمی ندارد. تاکنون بارها تحت رواندرمانی قرار گرفته، ولی هربار آن را رها کرده است. یک سال قبل تحت درمان اضطراب قرار گرفت. آقای الف اعتماد به نفس پایینی دارد و معتقد است موفقیت های او از روی خوششانسی بوده است، نه نتیجۀ تلاشهایش و حتی از این هراس دارد که دیگران او را فردی متقلب بدانند.
با توجه به مثال بالا علایمی که می تواند تشخیص اختلال ADHD را در بزرگسالان مطرح کند بدین شرح است:
- در اغلب موارد حواس فرد به آسانی با محرکهای محیطی پرت می شود.
- اغلب به طور ناگهانی تصمیم می گیرند.
- اغلب در اتمام فعالیت ها و کارها مشکل دارند.
- اغلب کارها را بدون مطالعۀ دستورالعمل شروع می کنند.
- اغلب مانند یک موتور سریعتر از دیگران هستند.
- اغلب قادر به توجه مستمر و تمرکز در فعالیت ها و وظایف خود نیستند.
- اغلب قادر به سازماندهی فعالیت ها و وظایف خود نیستند.
- اغلب به قول و قرارها و تعهدات خود عمل نمی کنند.
- اغلب ترتیب و توالی امور را رعایت نمی کنند و انجام دادن درست کارها آنان را به زحمت می اندازد.
سایر علایم عبارت است از:
- اغلب ناگهانی تصمیم می گیرند و به خصوص در صرف پول، شروع یک پروژه، مسافرت و انتخاب شغل.
-اغلب رفتارهای خطرناک و جنایی دارند، مانند سرعت بالا در رانندگی و افراط در مصرف مواد مخدر.
- اغلب در روابط و شغل خود پایدار نیستند و تغییر رویه می دهند.
- اغلب اعتماد به نفس ندارند و مضطرب و افسرده اند.
- اغلب طاقت این را ندارند که اطرافیان طردشان کنند و اکثر اوقات از نظر ذهنی خسته اند.
باید توجه داشت که تشخیص این اختلال در بزرگسالان مستلزم رؤیت تمام علایم بالا نیست، بلکه وجود تعدادی از آنها می تواند دال بر وجود این اختلال باشد. بدیهی است که تشخیص همیشه باید توسط فرد متخصص انجام شود، به خصوص به این دلیل که ممکن است بسیاری از این علایم ناشی از سایر اختلالات روحی و روانی باشد.
سخن آخر
طبق آمار نوجوانان مبتلا با احتمال بیشتری از مدرسه اخراج می شوند و تحصیلات کمتری دارند، آنها در اوائل بزرگسالی با احتمال بیشتری دچار پیامدهای منفی روانپزشكی مانند اختلالات ضد اجتماعی، سوء مصرف مواد، مشکلات خلقی و اضطرابی می شوند . در حقیقت كودكانی كه این تشخیص برای آنها در دوران كودكی گذاشته شده است، در مقایسه با افراد كنترل هم سن خود در سه دهه بعد پیامدهای منفی بیشتری در حوزه های آموزشی، شغلی، اقتصادی و اجتماعی دارند . بسیاری از بزرگسالان دچار این اختلال بر اثر افت عزت نفس ناشی از عملكرد مختل موثر بر كاركرد شغلی و اجتماعی ،دچار اختلال افسردگی ثانویه هستند
بنابراین تمامی این یافته ها شاهدی هستند بر اینکه این اختلال را چه در کودکی و چه در بزرگسالی جدی گرفته و برای درمان آن بکوشیم. بدیهی است که درمان این اختلال توسط پزشک متخصص اعصاب و روان و همکاران روانشناس بوده و به راحتی قابل انجام می باشد . به این ترتیب از بروز عواقب ناخوشایند آن می توان جلوگیری کرد.
خوانندگان محترم مجله می توانند سوالات خود را با دفتر مجله در میان گذاشته تا از این طریق به آنها پاسخگو باشیم.